معتوقیّه

شعرهایی است که معتوق حسین می‌خواند / درد معتوق فقط عاتق او می‌داند

معتوقیّه

شعرهایی است که معتوق حسین می‌خواند / درد معتوق فقط عاتق او می‌داند

  • ۰
  • ۰

از دوریت دوباره دلم شعله ها کشید

با یاد آسمان تو تا کهکشان دوید

 

ای مهر تو شرر زده بر من حسین من

این سینه تا به صحنه سوداگران رسید

 

آتش به آشیانه مرغان زدند و ماه

زان آتش از سه گوش مکان تا زمان پرید

 

افسوس در دلم سخنی جز رخت نشست

روزی اگرچه بود ولی عمر من خرید

 

مولا حسین! از سر تقصیر من گذشت

مولا رسید و عبد سیاه خودش خرید

 

بعد از خریدنم نکنم معتق ای حسین!

معتوق عشق فخر بندگی ات را به جان خرید

  • ۹۸/۰۲/۰۷
  • معتوق حسین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی