معتوقیّه

شعرهایی است که معتوق حسین می‌خواند / درد معتوق فقط عاتق او می‌داند

معتوقیّه

شعرهایی است که معتوق حسین می‌خواند / درد معتوق فقط عاتق او می‌داند

  • ۰
  • ۰

با نام حسین زندگی گشت شروع

با نام حسین می­شود پایان هم

با لطف حسین اشک من جاری شد

با لطف حسین خون بی­پایان هم

از حضرت دوست کشتگی خواسته‌ام

هم درد از او خواسته هم درمان هم

با نام قشنگ حضرتش زنده شدم

با نام شریف اوست خون‌باران هم

با دست حسین دست دیگر چه نیاز؟

وقتی که به دست، بحر و هم باران هم

رسم است که عاشقان فدا می­سازند

جان را که حسین داده بر جانان هم

معتوق محب و عشق او می­طلبد

عشقی که حسین داده بر رندان هم

  • ۹۷/۰۸/۲۰
  • معتوق حسین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی